دوکوهه السلام ای خانه عشق

ما فقط با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند شهید مجید پازوکی

دوکوهه السلام ای خانه عشق

ما فقط با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند شهید مجید پازوکی

محرم نزدیک است

بسم رب الشهدا

((واصلا چه کاری است که ما مسلمین به قطب جنوب برویم چون ممکن است خدایی نکرده از شدت سرما به لقاءالله برویم))

این جمله آقا رضا در فیلم مارمولک می تواند الگوی مناسبی باشد تا در مورد جشنواره فیلم فجر بگوییم:

و اصلا چه کاری است که ما جوانان به جشنواره فیلم فجر برویم چون ممکن است از شدت .... به .. برویم!(لطفا جاهای خالی را به دلخواه پر کنید)

و به من حق دهید که از این جشنواره گلایه داشته باشم چون به قول روزنامه کیهان(( این جشنواره دیگربه سالن مد لباس و آرایش تبدیل شده است)) هنرجویان عزیز از رجال و نسوان تصور کرده اند به عروسی دعوت شده اند البته کیهان این مطلب را در دولت اصلاحات نوشت!

هر چند که دیگر این جور گلایه ها به شدت بی کلاسی است و قطعا گلایه مندان علاوه بر تحجر به ندانستن اینکه در سال 2006تنفس می کنیم نیز محکوم می شوند!

اما چرا بی دلیل از سینما گفتم؟ دلیلش این است یکی از دوستان شفیق ما بعد از اصرارهای مکرربنده مبنی بر قدم گذاشتن به دنیایی وبلاگ نویسی هیج اقدامی نکرد! وبا مشورت گرفتن از یک دوست دیگر وبلاگی برای خودش دست و پا کرد (که جا دارد به تمامی مشتاقان تبریک بگوییم) این دوست ما که وقتی هفته نامه بودیم عکسهایش را در دوکوهه به نمایش می گذاشتیم گویا یک وبلاگ سینمایی زده است و خب طبق قانون اثر کردن کمال همنشین ما نیز کمی تا قسمتی دچار سینما زدگی شدیم و گفتیم شاید گلایه های عوامانه ما باعث بالا رفتن کلاس وبلاگ شود!

وبلاگ منبر نت ((حجت الاسلام احمد نجمی)) به حقیر لطف کردند و توضیحاتی در مورد مطلب قبلی دوکوهه (حوزه های علمیه) را در منبر نت قرار دارند ادب حکم می کند از ایشان تشکر کنم پس تشکر میکنم!چون واقعا و بدون تعارف توضیحات ایشان هم مرا دلگرم و هم راهنمایی کرد...اجره عندالله

-----------------

ای کاش این روزها به یکدیگر گوشزد کنیم که محرم نزدیک است...یاید آماده باشیم مبادا دست خالی وارد شویم.

 

گفته اند که عاشقی فرسنگ ها راه را طی کرد تا به منزل معشوقه اش رسید ، دقلباب کرد، صدای معشوقه از پشت در آمد : کیستی؟ عاشق پاسخ داد: منم! و پاسخ شنید:برگرد!

فردای آن روز دوباره آمد:

- کسیتی؟

-منم!

- برگرد!

روز سوم نیز این ماجرا تکرار شد تا عاشق فهمید مشکل کارش کجاست روز چهارم آمد و در پاسخ(( کیستی؟)) گفت:((تویی)) و در باز شد.

آن وقت بود که معشوق فهمید عاشق خودش را جا گذاشته است همه او شده است!

***

و حالا من که سراسر منم دائم دم از او می زنم

مشکل من در من است

به قول حاج اقای امجد (حفظه الله): من من پرده بین من و توست

ای کاش این پرده تا قبل از محرم کنار رود

نظرات 8 + ارسال نظر
الف دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:20 ق.ظ http://bitarof.blogfa.com

دلم تنگ است

برای دستی که دستانم را به مهر در خود بگیرد

امضا محفوظ سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:35 ق.ظ http://www.emza.blogfa.com

1. بلاگت سنگین بالا می آد.
2. اسم خودت رو بگذار چرا از حاج کاظم ما سواستفاده می کنی. هان؟
3. کنار این همه لینک حداقل جای رفیق شفیقت خالیه. نه؟
4. همین...

مطلع پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:38 ق.ظ http://motale.parsiblog.com

سلام
راستش هنوز یه سال نشده شاید هم شده یادم نمیاد ول یهمین موقع ها بود تا قبل از اون توی تبیان بودم یه بار ایتفاقی وب لاگ ات رو دیدم تا قبل از اون تو این خطا نبودم مثله بچه ادم میرفتم تباین و می اومدم ... تا ایکه الحدید از سایت گذاشت رفت و شد وب لاگ نویس .. یادش به خیر دیگه حوصله تبیان رفتن رو نداشتم نمی دونم چی شد که از وبگردی رسیدم به اینجا خیلی خوشم اومد بخصوص از لوگوت بعد شروع کردم از لینک هات این ور و اون ور پریدن اون موقع دفعه اولم بود اصلا نمی دونستم بچه مذهبی ها هم فعال هستن .. خیلی حال کردم ولی خودمونیم اون موقع دیر به دیر اپ میکردم یادمه اهنگ ات هم سعید حدادیان بود همون که آدمو یاد غلطایی که کرده میندازه خیلی قشنگ بود آهنگ و اسم بلاگ ات دوهوکه من که هر وقت می اومدم کیف میکردم ......... تا اینکه وقتی از جنوب برگشتم به سرم زد که خودم هم بلاگ بزنم اون هم سیاسی چون دیدم به شدت بقیه در این زمینه راکد هستن بد هم نشد ولی ...... چند وقت یه بار می اومدم فقط پیغام هایی که میدادی رو میخوندم و نظر نمی دادم ولی این بار دلمو زدم به دریا حاج کاظم همین.........الیس صبح بقریب

مطلع پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:42 ق.ظ http://motale.parsiblog.com

یا ابن طاها یاابن نور ........... کی شود از کعبه بنمایی ظهور ..... یا ابن طاها کی به یمن مقدم ات میشود چشم ما .... یا ابن طاها ای صفای زندگی ..... دفعه ای از منزل ما کن عبور .... یه سری به کلبه رابه ما بزن ... اقا ما غریب ایم ....آقاجون ... شکر حق با غصه ات خو کرده ام ... با غم ات دل میشود غرق سرور.... کی شود وقت نماز نافله نزد تو یا ..............به ما هم یه سر بزن اگه خواستی .... یه برنامه بازدید از اسایشگاه جانبازان گذاشتن گفتم گوشی دست ات باشه........الیس صبح بقریب

... جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:05 ب.ظ

یه مدت بود اینجا نیمده بیدم..میبینم من نیستم خوب پیش میرید؟؟مواظب باشید دوباره از مصرف هرگونه ترشی خودداری فرمایید

[ بدون نام ] یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 08:17 ق.ظ

من هیچ وقت نتونستم با ادمهای تیپ دو کوهه ای ارتباط برقرار کنم با اینکه دو کوهه را از دیگر جاهایی که رفتم بیشتر دوست دارم.باور کنید شما خیلی....

دیوونه غربتی چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 08:16 ق.ظ

اولاً که: سلام!
دوماً!‌ سینمای ایران اصلا به توچه؟
سوماً! زیراب زن دوباره تو مطلب قبلیت زیر اب منو زدی؟
چهارماً! به تو جه(همین جوری)
پنجماً!‌ محرم رسید!
ششماً!‌ عالم عزادار شد!
هفتماً! آقام سیاه پوش شد!
هشتماً! زینب (س)
نهماً! یاد سالهای غربت بخیر! محرما چه مَحرم می شدیم
دهمآ!از دیوونه بیش تر از این انتظار نمیره!

حاجی چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 06:35 ب.ظ

سلام
اولآ: توصیه خوبی بود
دومآ: قلم خوبی داری
سومآ: چرا رفیق شفیقت رو انجوری ضایع میکنی
چهارمآ: این دیونه قربتی خیلی دیونه است( بهش رو نده )
پنجمآ: اولآ داری
یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد