دوکوهه السلام ای خانه عشق
ما فقط با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند شهید مجید پازوکیدوکوهه السلام ای خانه عشق
ما فقط با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند شهید مجید پازوکیمدرسه عشق!
بسم رب الحسین (ع)
با سلام خدمت همه خوانندگان خوب وبلاگ خوب! دوکوهه
دیروز تو فکر روزهای اولی بودم که وبلاگ دوکوهه رو علم کردم پیش خودم گفتم : یادش بخیر چند روز اول هر روز وبلاگ رو به روز میکردم ولی الآن دیگه بیشتر از یک هفته شده و مطلب ننوشتم
یه مقدار جو پیر مردی گرفتتم و خواستم شما وبلاگ نویسان جوان رو نصیحت کنم و بگم که قدر وبلاگتون و قدر نیروی جوونیتون رو بونید پا که به سن ما بگذارید میبینید که دیگه جون وبلاگ نویسی ندارید و هی باید به خودتون بگید ‚ هی جونی کجایی که یادت بخیر!!!
از همه دوستانی که اومدند و تو قسمت قبل برای رو کم کنی این آلبرت (نه جون من اسمش با کلاس نیست؟!) نظر دادند تشکر میکنم رو سفیدمون کردید
از اونایی که با اسمهای مختلف اومدند و نظر دادند تا تعدا نظرات بره بالا اندازه نظراتی که دادند تشکر میکنم!
از همه کسانی که هم خوشان نظر دادند و هم خواهر و برادرشون رو مجبور کردند نظر بدن !!!
فوق العاده سپاسگذارم
ولی مثل اینکه روی این آلبرت (لا مسب عجب اسم باکلاسی داره!) کم نمیشه
اومده و داره مچ خوانندهای دوکوهه رو میگره آخه یکی نیست بهش بگه داداش من تو سر سیب زمینی هستی یا ته پیاز؟!
خلاصه این آلبرت (اسمش داره دیونم میکنه!!!) راه افتاده تو وبلاگهای مذهبی و داره برجک زنی میکنه جدیدا هم گیر داده به هیئت مهدی جان (عج)
به هر حال خواهش میکنم اول مطلب رو بخونید بعد نظر بدید (حالا خودمونیم بیچاره راست میگه 30 نفر نظر دادند ولی فقط یکی‚دوتاش مربوط به مطلب جدید دوکوهه بود )
امیدوارم که دیگه با اون اسم تو دوکوهه نظر نده چون دارم از دست این اسمش قاطی میکنم!
مدرسه عشق سلام بر سفره های برای هر دونفر یک کاسه سلام بر لباسهای خاکی آغشته به خون و ماسه سلام بر ساحل خروشان بهمن شیر سلام بر پکیدن هر تانک با یک تکبیر سلام بر آیه های بی نیاز تفسیر سلام بر خوابهای خوش تعبیر سلام بر شلیک بی هوای تیر سلام بر امدادهای بی تاخیر سلام بر بر سجاده های سرخ عبادت سلام بر زندگی منهای حقارت سلام بر بر ایمان جهاد شهادت سلام بر تنها راه سعادت سلام بر آیه های جسارت سلام بر هراس از حسادت سلام بر لکه های پایدار خون سلام بر عشق مساوی با جنون سلام بر ترانه های تنهایی سلام بر بر جنگ با رسوایی! سلام بر غزلهای جدایی سلام بر تاولهای شیمیایی سلام بر پایان شکیبایی سلام بر وجه خدایی سلام بر اشکهای مستور سلام بر مختاران مجبور سلام بر بر ترکشهای مامور سلام بر عشق آسمانی سلام بر ارواح آن جهانی سلام بر پرنده های زندانی سلام بر نمازهای پنهانی سلام بر روزهای پر رمز و راز سلام بر پرچمهای سرفراز سلام بر شبهای پر تک و تاز سلام بر اذان نماز سلام بر قنوتهای پر سوز و گداز سلام بر اتفاق سفرساز! سلام بر زخمهای باز سلام بر خبره های تخریب سلام بر اسوه های تهذیب سلام بر منتظران بی شکیب سلام بر سینه های پر لحیب سلام بر سنگر و سوله سلام بر خشاب و گلوله سلام بر موشک و کوله سلام بر تفنگ و لوله سلام بر میدان مین سلام بر سنگرهای کمین سلام بر جگر پار پاره زمین سلام بر اصحاب یمین سلام بر دریاهای خسته سلام بر آتش فشانهای لب بستنه سلام بر سیمرغان پر شکسته سلام بر مهاجران هم دسته سلام بر سبکبالان قفس رسته سلام بر دست شستگان از جسم و جان سلام بر بی غصگان آب و نان سلام بر سه طلاقه کردن خانمان سلام بر سنگر سازان بی سنگر سلام بر مین شکاران بی اگر سلام بر جاماندگان پر نگر سلام بر شانه های لرزان سلام بر چشمه های باران سلام بر قبرهای یاران سلام برلبهای خشکیده سلام بر دلهای تفتیده سلام بر نخلهای خسبیده سلام بر میوه های رسیده سلام بر سوره های استقامت سلام بر جانهای پر طاقت سلام بر جاده های پر پیچ و خم سلام بر سینه های پر درد و غم سلام بر سجده های پر شبنم سلام بر پر دلان بی همدم سلام بر بی خیالان بیش و کم سلام بر صوت انفجار سلام بر سوره انفطار سلام بر شبهای تیره و تار سلام بر چشمهای بیدار سلام بر پلکهای خمار سلام بر لحظه های بی تکرار سلام بر معجزه های ایثار سلام بر خط شکنان اضطراب سلام بر شب بیداران پر التهاب سلام بر حادثه های بی حساب سلام بر یک دست تفنگ و یک دست کتاب سلام بر نامه های بی جواب سلام بر بچه های بو تراب سلام بر ایستگاه حسینیه سلام بر شهدای دهلاویه سلام بر پادگان دوکوهه سلام بر قتلگاه شلمچه سلام بر شهر شهید هویزه سلام بر پیکر مظلومان حلبچه ادامه دارد...
حرم عشق کربلاست... ((سید شهیدان اهل قلم آقا مرتضی آوینی)) و در پایان...
سلام بر یادگار سالهای عشق و حماسه
کلام شیدا!
((۱۹))
و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته است و راه کربلا را میشناسد و چگونه از جان نگذرد آنکس که می داند جان بهای دیدار است
هر چند با تاخیر اما...
شهادت مظلومانه آیت الله محمد باقر حکیم (ره) و جمعی از عاشقان امیرالمومنین (ع)
را به محضر آقا امام زمان (عج) رهبر عزیز و همه شیعیان تسلیت میگوییم
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
نظرات شما
برای نظر دادن لینک زیر را کلیک کنید
http://commenting.persianblog.com/ucomments.asp?id=774389
روزی تو خواهی آمد...
بسم رب الشهدا
در آغاز
میلاد امام محمد باقر بر همه شیعیانش مبارک باد
با سلام خدمت همه دوستان عزیز
از همه دوستانی که به بنده زیارت قبول گفتند سپاسگذارم و ان شاءالله اگه به پابوس آقا مشرف شدند بنده رو از دعای خیرشون محروم نکنند
باز دوباره من چند روز ننوشتم و اینجا تبدیل به رینگ بوکس شد آخه من نمیدونم چه گناهی کردم اومدم وبلاگ زدم بابا احساساتتون رو کنترل کنید
دیروز یه آقایی یا شاید هم خانمی به نام آلبرت ( اسمش که خیلی با کلاسه) اومده بود به وبلاگ منو هر چی دوست داشت بارم کرد بد جورم قاطی بوده کسی هم نبوده بگیرش میتونید برید تو قسمت نظرات و بخونید چی نوشته ولی اینقدر بگم که سلام هم نکرده بود چون به قول اون من لیاقت سلام کردن هم نداشتم
البته ما که کم نمیاریم الآن هم هر چی میگم ولم کنید ببینم چی میگه بر و بچه ها ولم نمیکنند چون میدونند من قاطی کنم دیگه کنترلم با خداست !!!
حالا این آلبرت (خدایی اسمش خیلی با کلاسه ) اومده حال ما رو گرفته این داش محسن براش قاطی کرده (داش محسن همون هیئت مهدی جان است) کسی هم نیست اون رو بگیره خلاصه اوضاع ریخته بهم کلاه ایمنی و کمر بند ایمنی فراموش نشه!
(اگه از حرفهای من سر در نمیارید برید قسمت نظرات قسمت قبل رو بخونید متوجه میشید)
به هر حال آقا محسن جواب ایشون را دادند ولی یه مقدار عصبانی جواب دادند ولی در جواب این جناب آلبرت(خودمونیم این اسمش خیلی باکلاسه!!!) باید عرض کنم که دوست عزیز برای من کیفیت کار خیلی بیشتر از کمیت کار ارزش داره شاید خیلی از وبلاگها صدها خواننده و دهها نظر دارند اما من یک دونه از نظرات خواننده های خوب دوکوهه رو به صدتا از این وبلاگها و نظرات نمیدم چون هر یک از نظرات وبلاگ دوکوهه مقدمه ای هست تا من قدمم را در راهی مقدس بر دارم
(ولی همه اینها یه طرف این اسم با کلاسش هم همون طرف!)
ولی برای کم کردن روی این بابا هم که شده محض رضای خدا نظراتتون را بنویسید
در ضمن نهم شهریور روز میلاد بنده است حالا دیگه خود دانی!!!
-خب خودتون رو معرفی کنید-
به نام خدا و با سلام خدمت همه من یک بسیجی هستم
- لطفا خودتون رو کامل معرفی کنید
ببخشید‚ بسیجی هستم یکی از اعضای لشگر مخلص خدا
-نام پدر؟
ما رو گرفتی؟
- یعنی چی اقا جون گفتم نام پدر؟
خب معلومه داداش من ((روح الله))
-تاریخ تولد؟
22/11//1357
-خب هدفتون از اینکه بسیجی شدید چی بود؟
راستش ما و چند تا از بر و بچ زمان جنگ دیدیم که مملکتمون در خطره با هم یا علی گفتیم و بسیجی شدیم
- خب حالا که جنگ تموم شده
وقتی بهت میگم ما رو گرفتی بگو نه ! جنگ تموم شده ولی مبارزه که تموم نشده
- میشه بگی فرقش چیه؟
چرا نمی شه ‚ تو الآن برو به هر کی دوست داری بگو جنگ اولین چیزی که یادش میاد توپ و مسلسل و تفنگه ولی تصویری که از مبارزه تو ذهن میاد تصویر استقامت و پایداریه
-یعنی الآن شما در حال مبارزه هستید؟
بله حالا که دیگه جنگ تموم شده دشمن داره یه جور دیگه حمله میکنه چون ما امکان جنگ تن به تن نداریم داریم باهاش مبارزه میکنیم
-حالا این مبارزه تا کی ادامه دارد؟
ما که از همون اول گفتیم تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد
-گفتی اسم پدرت روح الله بود؟
خدا رحمتش کنه
- مگه مرحوم شده؟
کجای کاری ؟ پدر ما چند ساله که از بینمون پر کشیده
- یعنی الآن یتیمی؟
حرف دهنتو بفهم
-ببخشید که ناراحتتون کردم خودتون گفتید پدرم از بینمون رفته
درسته که اون پدرمون رفت ولی سایه یه پدر دیگه هنوز روی سرمون هست
- جالبه میشه معرفیش کنید؟
با کمال افتخار آقا سید علی پدر عزیز ماست
آقا سید علی؟
بله سید علی الحسینی الخامنه ای
- وقت ما داره تموم میشه برا اون دسته از دشمناننتون که میخوان شما ر از بین ببرند صحبتی دارید؟
بله یه بیت شعر میخواستم براشون بخونم میتونم؟
- فقط یه مقدار زود وقتمون داره تموم میشه
چشم این بیت شعر تقدیم به همه دشمنان
ای دشمن حق ما دلیر و حق پرستیم برگرد تا سربند یا زهرا نبستیم
- در انتها اگه حرفی دارید بفرمایید
عرض خاصی نیست فقط امیدوارم که زودتر یارمان بیاید تا همه مشکلات حل شود
- خدانگهدار
خداحافظ
من همانند تشنه ای بودم در بیابان گرم که مشتاق قطره آبی یود و امروز من به این آب روان که شهادت در راه خدا بود رسیدم ((شهید حسین حسین آبادی))
کلام شیدا!
((۱۸))
روزی تو خواهی آمد...
التماس دعا
برای نظر دادن لینک زیر را کلیک کنید
http://commenting.persianblog.com/ucomments.asp?id=798060
آقا دلم تنگه برات قربون اون صحن و سرات
بسم رب الشهدا
سلام به همه دوستان
با عرض تاسف باید خدمتتون عرض کنم که ما سالم بر گشتیم و باز هم در خدمت شما هستیم!
خدا روزی همتون کنه همین فردا برید پابوس ثامن الجج (ع)
خدایی خیلی حال داد همتون را دعا کردم هر چند خودم میدونم با دعای گربه سیاه بارون نمیاد
اونایی که التماس دعا گفته بودن که سفارشی با نون اضافه (به قول بعضی ها) دعا کردم
و دو رکعت نماز زیارت هم به نیت همه خوانندگان وبلاگم خوندم باور ندارید؟!!!
از امام رضا بپرسید خودش بهتر میدونه
از همه عزیزانی هم که تو این مدت برام پیغام گذاشته بودند هم ممنونم
اون عزیزی که گفته بودند از طرف ما پیشانی آیت الله بهجت (حفظه الله) را ببوس خدایی خیلی دل و جرات داشتند چون من همیشه از دورایشان را زیارت میکنم و هیچ وقت جرات نزدیک شدن را نداشتم چون میدونیدکه حاج آقا باطن افراد را میبینند و من هم که اوضاع باطنم خیلی خرابه
خدا سایه ایشان را از سر ما کم نکند
چون میدونستم همتون از من توقع سوغاتی دارید باید عرض کنم که من دست خالی نیومدم و به عنوان سوغات این دوتا عکس پایین را که شخصا به صورت قاچاقی از گنبد و ضریح آقا انداختم بریتان آوردم
ببخشید اگه از لحاظ کادر بندی زیاد دقیق نیست چون از ترس خادم ها تند و یواشکی و جنگی انداختم
نوش جان!
چقدر دشوار بود وداع با تو
لحظه ای که باید چشمانمان را از گنبدت برمی داشتیم تا شاید سال دیگر باز چشم بر گنبدت بیندازیم
چقدر دشوار بود تمام کردن آن نگاه آخر
چقدر دشوار بود آن هنگام که باید خداحافظی میکردیم
آن لحظه که روی بر می گرداندیم و عازم شهرمان میشدیم
چقدر دشوار بود نگاه داشتن بغضی در گلو تا سال بعد با اولین نگاه باز شود
عکس در هنگام وداع!
کلام شیدا!
((۱۷))
بر روی مزارم پرچمی که یک طرف آن نوشته باشد ((یا فاطمه الزهرا))و طرف دیگر آن ((لبیک یا خمینی)) قرار دهید که ما هرچه داریم از این بانوی عزیز و تمامی معصومین و امام امت داریم
((شهید شعبان علی اسفندیاری))
برای نظر دادن لینک زیر را کلیک کنید!
http://commenting.persianblog.com/ucomments.asp?id=459827