دوکوهه السلام ای خانه عشق

ما فقط با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند شهید مجید پازوکی

دوکوهه السلام ای خانه عشق

ما فقط با آنهایی کار داریم که رهرو عشقند شهید مجید پازوکی

میلاد سرور جوانان عالم حضرت علی اکبر مبارک باد

بسم رب الشهدا

سلام

ببخشید که باز هم دیر کردم در به روز کردن وبلاگ

در ابتدا به خود واجب می دانم که یادی کنیم از شیر زن فلسطینی که قطعا نامش برای همیشه هم در تاریخ و هم در قلوب مسلمانان  ثبت خواهد شد

بانوی شهید ((هنادی جرادات)) با عملیات مردانه اش! رژیم غاصب صهیونیست را مبهوت کرد و دنیا را متحیر نمود!


به راستی اینها چه می بینند که اینگونه جانشان را در راه معبود و معشوق خود هدیه می کنند آیا به راستی عشق را جز در دل آنها میتوان یافت؟!!!

 

میلاد با سعادت شبیه ترین مردم به پیامبر  جوان مرد کربلا  حضرت علی اکبر مبارک باد


امشب دل نسل جوان دارد سرور دیگری   امشب خدا در هر سری افکنده شور دیگری


لیلا در آغوش سحر شمس الضحا آورده ای؟     قرآن گرفتی در بغل؟  یا مصطفی آورده ای؟


بالله عجب شوری تو در نسل بتول  انداختی           الحق که آل الله را یاد  رسول انداختی!  



ممکنه مطالب امروز رو قبلا هم در جاهای دیگه خونده باشید ولی بعضی حرفها هیچ وقت تکراری نمیشن و بر عکس تکرارشون تاثیرشون رو بشتر میکنه

این شعر زیبا از آقای ((عبدالله سپهر)) رو از آرشیو مجله فکه برداشتم و براتون تایپ کردم امیدوارم مفید بوده باشه!


اتل متل یه بابا...

اتل متل یه بابا     یه بابای شکسته

خیلی پهلوونه ولی   نهیف و زار و خسته

 

بپرس ازش تا بگه    چه جور میشه سوخت و ساخت

با فروش زندگی   اجاره خونه پرداخت

 

بپرس رنگ فاطمه   برای چی پریده؟

یا از کجا میاره   اجاره خونه میده

 

آی قصه قصه قصه   نون و پنیر و پسته

مامان بابا بچه ها   کنار هم نشسته

 

حمیده پشت بابا   نشسته رو شونه هاش

محمد و ملیحه   دست میکشن تو موهاش

 

یه خورده اون طرف تر   مامان کنار دیوار

 زل زده به بابا جون   با اون دو چشم بیمار

 

تو خونه هر کی امروز   چیزی از بابا میخاد

چون که قراره بابا    بره دست پر بیاد

 

با صد هزاران امید   برای دریافت وام

بچه ها رو می بوسه  میگه دست پر میام

 

کفشها رو پا کرد و زود   اون بابای مهربون

برای دریافت وام   زد از تو خونه بیرون

 

الهی که بمیرم   با صد هزاران امید

اون بابای مهربون   رفت و به مقصد رسید

 

پاگذاشت تو ساختمون    یه گوشه آروم ایستاد

وقتی که نوبتش شد   تقاضای وامو  داد      

 

تقاضا رو اون آقا    گرفتش و خیلی سرد

یه نیگا به تقاضا    یه نیگا به بابام کرد!

 

با تلخی گفت ببینم    علی ملک تو نیستی؟

من تو رو خوب میشناسم    پنجاه در صدی هستی

 

اون که یه تیکه ترکش   جاخوش کرده تو سرش

یه جا سالم نداره             تو همه پیکرش

          

یه بار که وام گرفتی   دیگه برا چی می خوای؟

مگه خونه خالته!    رابه راه اینجا میایی؟!  

 

چرا جواب نمیدی؟   حرف بزن نگرفتی؟

دیگه نداریم بدیم     به ما چه جبهه رفتی!

 

سر و پایین میندازه  راه گلوش میگیره

آبروش رو میبرن   میگن برو ‚ نمیره!

 

قلب بابا شکسته     رنگ بابا پریده

اگه بره جواب    صابخونه رو کی میده؟!!!

 

شیر خشک فاطمه   خرج دوا و درمون

اشکهای چشم مادر   آذوقه خونمون

 

فاطمه بی قراره   در انتظار شیره

قسطها عقب افتاده   باید وامو بگیره

 

صد دفعه توی اتاق    زنده میشه می میره

میگن برو ‚ نمیره    میگن برو‚ نمیره

       

هر چی غمه تو دنیا   تو قلب اون می شینه

یک دفعه پشت اون میز   دوشکاچی رو می بینه

 

حس میکنه تو فکه   توی کانال اسیره

فضای توی اتاق   پر از ترکش و تیره

 

خون جلوی چشمهای   بابا جونو میگیره

میگن برو ‚ نمیره   میگن برو‚ نمیره

 

داد میزنه نمیرم   چرا میگی نمیشه؟!

میزنه تو صورتش    با سر میره تو شیشه

 

بچه من مریضه   در انتظار شیره

صابخونه امروز میاد   اجارشو بگیره

 

یقه شو وا میکنه   سینه شو نشون میده

داد میزنه یا حسین  علی داره جون میده

 

اون مرده داد میزنه  این همه دور ورندار

اینجا دیگه جبهه نیست!   صداتو پایین بیار

 

سوء استفاده کردی  هر چی هیچی نمیگم

حالا که اینجوریه   داریم ولی نمیدم!

 

قلب بابام میگره   با سوز و آه و با شرم

میگه دیگه نمیخام   ((خیلی مردی دمت گرم))

 

بیرون میاد از اتاق  سر و میندازه پایین

با بغض میگه حسین جان  عشقه و عشقه ‚ همین!

 

تکیه میده به دیوار   روی زمین میشینه

عکس حسینش رو بر    روی دیوار میبینه

 

اشک آقا می چکید  از توی چشم ترش

نشسته بود کنار   نعش علی اکبرش!


ع. سپهر


کلام شیدا!

((۲۸))

دعا کنید که خداوند شهادت را نصیب شما کند. در غیر این صورت زمانی فرا می رسد که جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز سه دسته می شوند:

·        دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود پشیمان می شوند.


·       
دسته ای راه بی تفاوتی بر می گزینند و در زندگی مادی خود غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
 

·        دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها دق خواهند کرد.



پس از خدا بخواهید که با وصال شهادت از عواقب زندگی بعد از جنگ در امان بمانید، چون عاقبت دو دسته اول ختم به خیر نخواهد شد و جزو دسته سوم ماندن بسیار سخت ودشوار خواهد بود

((سردار شهید حمید باکری))

یک خواهش از همه دوستان

جون من بی تارف هر کی لینک میخاد بگه من یه دفعه ای همه لینکها رو بذارم تو وبلاگ

دوستانی که من بهشون لینک ندادم آخر نظرشون یه ((لینک)) بنویسند

چون من حواس درست و حسابی ندارم!
پیریه و هزار عیب

ولی خودمونیم این لینک دادن جدید من خیلی باحاله (از خودم تعریف کنم
شما که تعریف نمی کنید)) اصلا کار تازه ای نه؟!!!
این یه دونه هم حرف آخر جون من الآن تمم میشه ! مجبور شدم برای اینکه سرعت باز شدن وبلاگ بره بالا فقط سه تا مطلب آخر رو بذارم رو وبلاگ و قبلیها آرشیو بشه
حالا شما اگه فکر و راه بهتری دارید در خدمتم!

التماس دعا

حاج کاظم

دل هر کی یه یاری داره ... دل ما با حسینه

بسم رب الحسین (ع)


در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاری


عمر جاوید به شیرینی آن یک دم نیست


بگذار آدمیان طعنه زنندم گویند


هر که خود را سگ کوی تو نخواند آدم نیست!


میلا با سعادت آبروی دو عالم ضربان قلب عاشقان ارباب حسین (ع) و روز پاسدار مبارک باد

میلاد‚ خجسته ماه بنی هاشم خداوند ادب حضرت عباس (ع) و روز جانباز مبارک باد
میلاد فرخنده مظهر عبادت و بندگی امام سجاد (ع) و روز آزاده مبارک باد


سلام خدمت همه خوانندگان خوب دوکوهه
ببخشید که یه مقدار دیر وبلاگ رو به روز کردم (حالا انگار شماها صبح تا شب منتظربودید دوکوهه به روز بشه)

تبریکات لازمه رو بالا عرض کردم

بالاخره بعد ازهفته دفاع مقدس روز آخری یه بنده خدا که از خوانندگان دائم وبلاگ من بود حسابی حالم رو گرفت و گفت دیگه تو وبلاگت نظر نمیدم خلاصه خستگی به تنمون موند (اگه بخواهید بفهمید کی بوده برید قسمت نظرات قبل رو بخونید اگه یه مقدار زرنگ باشید می فهمید کی بوده)

این رو گفتم تا به شما بگم یه وقت از این فکرها به ذهنتون نرسه ناز کنید و برید چون اینجا ناز کش نداریم


روز مبارک سوم شعبان المعظم را که روز طلیعه پاسدار از مکتب مترقی اسلام است به عموم هم میهنان و به حصوص پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض می نمایم و بحق باید این روز معظم را روز پاسدار بنامیم

(امام خمینی)


روز میلادت شده است


ولی ما هنوز کربلایت را ندیده ایم


هنوز بوسه بر خاک داغ کربلا نزده ایم

هنوز در زیر آفتاب داغ کربلا نسوخته ایم


هنوز در بین الحرمین سینه خیز نرفته ایم


هنوز ضریح شش گوشه ات را در آغوش نگرفته ایم

 

بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا!

همه رفتند...

ما را نمی بری؟


 

از حق بخواهم تا مرا پاکم نماید    در کربلا با دست خود خاکم نماید


 شما جانبازان سلامتی خودتان را از دست داده اید برای اسلام چنانچه اولیاء خدا جان خودشان را برای اسلام دادند

امام خمینی(ره)

به مناسبت روز جانباز

تقدیم به همه جانبازان دفاع مقدس


ایثار تکیه داده به دوش عصایتان

ایمان شکوفه ای به لب با صفایتان

گلدان‚ ولو شکسته نشانی است از بهار

پیچیده عطری از شهدا در صدایتان

چیزی زیاد نیست که اگر آسمان عشق

هر شب گل شهاب بریزد به پایتان

این لطف کوچکی است که هر روز صبح زود

خورشید وان یکاد بخواند برایتان

روز قیامت است و ابوالفضل آمده است

تا از شما سوال کند ماجرایتان

جای سوال نیست که او خود حضور داشت

در گیر ودر حادثه کربلایتان

می پرسد از شما که شما پاسخش دهید

تا بشنود شکوه بلند صدایتان

پاسخ نمی دهید مبادا ریا شود

رازی است بین قلب شما با خدایتان

او با لبان تشنه خود بوسه می زند

بر شانه های زخمی بی ادعایتان


کلام شیدا!
((۲۷))

عزیزان این را می دانید که هر کس معامله ای انجام دهد و سود برد خرسند و خوشحال است ؟
و من معامله ای انجام دادم نه با مخلوق بلکه با خالق و خدای خویش که خریدار خداست و فروشنده من حقیر و مورد معامله جان و مال این انسان گناه کار و سود آن بهشت است
چه کسی به عهدش در این معامله از خدا وفاداتر خواهد بود؟!!!

((شهید محمد حسین باقرزاده))

منتظر نظرات شما هستم
حاج کاظم

روز آخر هفته دفاع مقدس

 

روز آخر ....


به نام او
هفته دفاع مقدس تمام شد!

با همه خوبی ها و بدی هایش

با همه کف گیرها و دیگ هایش!

نمیگویم برای شهدا چه کرده ایم؟

سوال من این است:

برای خودمان چه کرده ایم؟!!!

ما محتاجیم نه شهدا

خدایا!

شاکرت هستم که تا پایان این هفته مرا زنده گذاشتی!

ولی من قدر ندانستم

درست است که هفته دفاع فقط بهانه است!

می دانم که هر روز برای شهداست و همه جا بوی شهادت می دهد

و مگر نه این است که:

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا!

ولی من ‚ بهتر بگم ما سعی خودمان را کردیم

ما عاشقیم عشقی حقیقی!

این عشق را از ما نگیر

دلم گرفته است دیگر مجال نوشتن ندارم

دیگر دوست ندارم با هر زبانی که شده مخاطبم را همراه کنم

امشب دوست دارم گلایه کنم ‚ دوست دارم شکایت کنم ‚ دوست دارم فریاد بزنم

مگر دل ما نمی گیرد؟

مگر بغض ما نمی ترکد؟

پس این هم دردنامه ما!

 

عده ای حسن القضا را دیده اند

عده ای را بنزها بلعیده اند!

بز دلانی کز هراس ابتر شدند

از بسیجی ها بسیجی تر شدند!

تو چه میدانی تگرگ و برگ را؟

غرق خون خویش رقص مرگ را!

تو چه می دانی که رمل و ماسه چیست؟

بیا ابروها رد قناسه چیست؟

تو چه می دانی سقوط پاوه را؟

باکری را باقری را کاوه را؟

هیچ می دانی مریوان چیست؟ هان!

هیچ می دانی که چمران کیست ؟ هان!

هیچ می دانی بسیجی سر جداست؟

هیچ می دانی دوئیجی در کجاست؟

این صدای بوستانی پرپر است

این زبان سرخ نسلی بی سر است!

تو چی میدانی که جای ما کجاست؟

تو چی میدانی خدای ما کجاست؟

با همان هایم که در دین غش زدند

ریشه اسلام را آتش زدند

با همانها کز هوس آویختند

زهر در جام خمینی ریختند

پای خندق ها اخد را ساختند

خود فروشی کرده خود را ساختند

خود فروشی کرده خود را ....

 


کلام شیدا!

((26))

من به شما که پشت میزهایی که خون بهای هزاران شهید به خون خفته است  نشسته اید ‚ میگویم و از شما می خواهم که فقط برای اسلام کار کنید نه برای مقام چون مقام ارزش انسان را پایین می آورد.

کسانی بودند که دم از بزرگی و ریاست و منیت زدند ولیکن زمین خوردند

و شما هم اگر بخواهید برای مقام کار کنید فورا زمین خواهید خورد

((شهید علی اصغر صفر خانی))

 


 

و در پایان...

فرا رسیدن ماه شعبان ماه نزول برکت را به شما تبریک می گویم

فرا رسیدن میلاد های :
آقا امام حسین (ع) - قمر بنی هاشم و امام زین العابدین را به همه تبریک میگویم



ان شاءالله به مناسبت این سه میلاد مفصلا خواهم نوشت

ببخشید اگر امروز کمی گستاخانه سخن گفتم

ان شاءالله سعی میکنم مانند دیروز از این به بعد مثل گذشته پاسخ نظرات شما را علاوه بر وبلاگتون در قسمت نظرات دوکوهه هم بنویسم

التماس دعای فراوان

حاج کاظم